دیلماج/ شاه آبادی

ساخت وبلاگ

دیلماج

 

حمیدرضا شاه آبادی

 

انتشارات افق

سال نشر : 1385

داستان در مورد میرزا یوسف است . پسری که در خانواده فقیری متولد می شود و بعد به کمک خیرین اهل علم به دلیل هوش بالا باسواد می شود در این بین عاشق دختری به نام زینت می شود اهل نقاشی است و اهل دل اما پس از نرسیدن به زینت ، حوادث روزگار و درگیر شدن در سیاست رفتن به فرنگ تا حد زیادی تغییر می کند و حتی سردسته قشون کشی بی رحمانه ای به گیلان می شود و ......

داستان متوسطیه از یه چیزاییش خوشم می یاد با اینکه اولش ذکر می کنه حقیقی نیست ولی واقعا جوری می نویسه که آدم حس خوندن گزارش تاریخی را داره و معلومه خیلی چیزاش تحقیق شده است مشکلش به نظرم اینه خوب نمی تونه داستان را ببنده جمع و جور کنه قشنگ می نویسه اما چهارچوب را خوب طراحی نمی کنه .

این کتاب جز کاندیداهای جایزه روزی روزگاری بود و تونست برنده جایزه شهید غنی پور بشه . همین طور لوح ادبی جایزه واو را هم از آن خود کرد .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

اگر علم طب و ساخت ادویه خوانده بودم بیشتر به کار این نفوس فلک زده می آمد . مردم گرسنه را که با هر شیوع وبا و ابله چون حشرات الارض دسته دسته جان می دهند فلسفه به هیچ کار نمی آید .

 

نمی دانی من هم نمی دانم .اما باید اندیشه کنیم . تو هم اندیشه کن اگر امروز من نتوانستم، فردا تو خواهی توانست . تقدیر را می توان شکست .

 

عشق تنها در فراق معنی می گیرد و سوزها و ناله ها جملگی پس از وصال خاموش می شوند .


برچسب‌ها: حمیدرضا شاه آبادی, انتشارات افق
+ نوشته شده در سه شنبه نهم خرداد ۱۳۹۶ساعت 10:35 توسط فرانک |
معرفی کتاب...
ما را در سایت معرفی کتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bestbooksa بازدید : 210 تاريخ : پنجشنبه 11 خرداد 1396 ساعت: 11:03