آلما / نبی

ساخت وبلاگ

آلما

 

میثم نبی

 

انتشارات آموت

آناهیتا زنی در دهه سی زندگی هست که در دانشگاه هنر تدریس می کنه در کنارش کارهای هنری دیگه هم انجام می ده استادی محبوب بچه هاس و نامزدی به نام فواد داره . ماجرای داستان روزمرگی های آناهیتا و افکارش هست از اون حالت های روایی لحظه به لحظه از دانشگاه اومدم داشتم به این فکر می کرد لباسمو کندم روی مبل نشستم اینو خوردم به اون زنگ زدم و در قالب این حالت اون تفکرات اسطوره ای آنا ، مبارزاتش توی دانشگاه ، تلاش هاش و ... را داریم .

کتاب متوسطیه . من از این حالت های روایت کردن این حالت خاطره نویسی و تکه تکه گفتن همه چیز شبیه به اینکه داری کارهات را یادداشت می کنی خوشم می یاد و قلمش به دلم می شینه اما شخصیت آناهیتا خیلی کلیشه ای هست از این شخصیت ها زیاد دیدیم چیز جدیدی برای گفتن نداره . آخرش خیلی هندی بازی در می یاره و هی یه سری مسائلی را هم پاشو تو داستان باز می کنه که خوب پرورشش نمی ده در حد اشاره .  در ضمن اینکه آخرش معلومه نویسنده مرد یک شخصیت اول زن را انتخاب کرده برای نوشتن اگر حقیقتا اینها ذهنیات یک زن بوده حتما و حتما موضوعات دیگه ای هم پاش وسط می یومد .

کتاب نامزد دریافت جایزه شهید غنی پور  هم بود .  

 

قسمت های زیبایی از کتاب

خبر نداری که مدت هاست گم شده ام . توی شلوغی خیابان های خیسی که قرار است به جایی ختم بشوند و نمی شوند . در نگاه هایی که باید من را بشناسند و نمی شناسند .

 

هراس آدمی همیشه از تاریکی است . تاریکی همیشه سنگین است .

 

جمشید که دچار طمع شد زمین به یک باره دهان باز کرد و تمامی گنجینه های او را در دلش کشید . بعدها بهرام گور، بخشی از آن گنج را یافت و در بین مستمندان پراکنده کرد . اما بخش اعظم آن دفینه هزاره ها است که در دل زمین در حال گردش است .

 

بعضی چیزها را مدام در ذهنمان بزرگ می کنیم . آن قدر بزرگ که خودمان هم ازش می ترسیم .

معرفی کتاب...
ما را در سایت معرفی کتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bestbooksa بازدید : 218 تاريخ : دوشنبه 26 مهر 1395 ساعت: 6:45