تضادهای درونی
نادر ابراهیمی
انتشارات روزبهان
هیچ کس صدای شیپور شامگاه را نمی شنود : قصه سربازها در آسایشگاه و مسخره کردن ترک ها و رشتی ها
قصه یی به نام وسایل ارتباط جمعی : وقتی که زندگی خانواده تحت تاثیر تلویزیون ، رادیو و روزنامه است .
مردی در غربت : کارمندی که می خواهد درستکار باشد.
دعوت به شراب کهنه : گفت و گوی معلم و شاگرد به ظاهر دردسرساز.
در امتداد ارزش ها : گم شده ها در کویر و اشتباهات حسابداری.
روزی که ایمان متولد می شد : ممکن است بچه هنگام زایمان زنده نماند و به پدرش می گویند دعا کن.
تیغی در گلو : تیغی که در گلوی مرد گیر می کند و اوقات ناراحتی را برایش ایجاد می کند .
پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار : وقتی خبر مرگ را می شنویم به صورت مرتب اما باورمان نمی شود .
چندان دوست نداشتم یه چیزایی داره برای گفتن یقینا ایده های جالب و خوب اما من نثرش را نمی پسندم هر چند منصف باشم باید بگم یک کمی هم ذهنم بد شده و انگار با توقع می خونمش .
قسمت زیبایی از کتاب
همه به آدم می گویند اگر می خواهی داشته باشی باید زرنگ باشی. زرنگ که می دانید یعنی چه ؟ خوب معلوم است که می دانید. توی مدرسه به من می گفتند شاگرد زرنگ . بعد معلوم شد معلم هایم معنی خیلی کلمات را نمی دانند .
معرفی کتاب...برچسب : کتاب تضادهای درونی نادر ابراهیمی, نویسنده : bestbooksa بازدید : 236