نزدیک داستان
علی خدایی
انتشارات چشمه
سال نشر : 1396
آن طرف آب : این ور آب و آن ور آب و اخر اصفهان
پیش درآمد : دوستی عاشق سینما
تا خروس بخواند : شب یلدا و تولد مادر
تکه ای از شب : شب قدر و سبک شدن
چند روایت معتبر از ماست و خیار: اره دیگه انواع ماست و خیار
روزهای من و اصفهان : در وصف اصفهان
سگ لوبروین : خواندن و تصور کردن قدیم
عمارت خورشید : بیمارستان قدیمی خورشید
فروشگاه فردوسی :اولین فروشگاه شیک
قنادی گلستان : شیرینی پزی دم عید
گاراژ هند : خیابان های قدیم و گاراژها
تا سفرهای بعدی : سفر مشهد و فکرها
گرمای خواب صبح : پدر بزرگ مادربزرگ ها و نوه ها
گزارش روزهای آخر :روزهای آخر زندگی پدر
مدادها لای کتاب ها ماندند : عادات کتاب خوانی
ویلای تقاطع ثریا :همسایه ها
نزدیک داستان :جناب سعدی
من زیاد با آقای خدایی ارتباط برقرار نمی کنم ولی همشهریه یه جورایی دیگه و دیدن کتاب جدیدش خوشحالم می کنه ، باید بگم کتاب صوتی این کتاب هم در بازار موجوده .
این کتاب فرمت داستانی نداره بلکه شامل یه تعداد از یادداشت های ایشونه . یادداشت های جالبی هم هستند و کتاب نسبتا خوبی دراومده یعنی یه جوری تلنگری می زنه به خاطرات خود آدم .
قسمت زیبایی از کتاب
دوست دارم بگویم چه قدر اینجا را دوست دارم. این اصفهان لعنتی را چه قدر دوست دارم.
چندبار . شاید.... چرا دروغ بگویم خیلی زیاد خواستم با یادداشت کردن و خط کشیدن خواندن را شیرین کنم . مداد انتخاب کردم استدلر شیرنشان سوسمار HB مداد رنگی مداد پاک کن دار مداد فشاری با نوک پنج دهم مداد کپی که وقتی می خوانم خط بکشم ، نکشیدم و مدادها لای کتاب ها ماندند.