جوی و دیوار و تشنه
ابراهیم گلستان
انتشارات روزن
سال نشر : 1372
عشق سال های سبز : پسر به یاد عشق دوران کودکی خود و ادامه آن در جوانی است .
چرخ فلک : زن و مرد حرف ها دلتنگی ها گردش ...
سفر عصمت : زن که به امام زاده رفته و گریه می کند و سیدی که نزدش می آید .
صبح یک روز خوش : مرد با روحیه روزش را شروع می کند .
ماهی و جفتش : مرد دو ماهی هماهنگ را دیده و می خواهد نشان کودک هم بدهد
طوطی مرده همسایه من : مرد شروع به دعوا کرده که همسایه مانع زندگی او شده .
بودن یا نقش بودن : خانواده در بیابان عکاس سفر کرده در زمان و دعوا بر سر گرفتن و نگرفتن عکس .
با پسرم روی راه : وقتی ماشین پنچر می شود و مرد پسرش را برای تماشای معرکه تنها می گذارد .
درخت ها : درخت میوه ای که نزدیک کاج پا گرفت .
بعد از صعود : هنگام صعود از کوه و هوای نامساعدو ...
کتاب قشنگیه البته با نثر شاعرانه آخری ها زیاد ارتباط برقرار نکردم ولی بقیه موضوعات قشنگی دارن و کتاب دلچسبیه .
قسمت های زیبایی از کتاب
زندگی شما یعنی عادت های شما. زندگی براتون تجربه های ساده نیست . هی آفتاب می زنه و هی یه روز تازه در می یاد اما شما همه را می ریزین تو قالب گذشته ها .
دوست داشتن یعنی یکی شدن . با بلعیدن یکی شدن دوست داشتن نیست بلعیدنه. یکی شدن با هم یعنی با هم دیدن، یک جور دیدن ، با هم بودن ، یک جور بودن .
برچسب : دیوار,تشنهگلستان, نویسنده : bestbooksa بازدید : 184