بعد از پایان
فریبا وفی
انتشارات مرکز
سال نشر : 1392
رویا میزبان منظر است . در حقیقت خواهرزاده ساکن سوئدش آیسان از وی خواسته منظر را در سفر به تبریز همراهی کند . منظر آدم راحتی است با کسی رودربایستی ندارد کارهایی که دوست دارد را انجام می دهد نمی گذارد حرفی توی دلش بماند نمی گذارد راز اتفاقی کشف نشده باقی بماند . از بقیه هم می خواهد شجاع باشند و به دنبال ماجراهای زندگی شان بروند . او خودش عاشق مردی به نام اسد است و برای ایجاد ارتباط دوباره بین اسد و خانواده اش به این سفر آمده و رویا مشکلاتش با دوست قدیمش نسرین را حل می کند و می بینیم گاه باید زاویه دید بقیه را هم مد نظر قرار داد .
کتاب قشنگی بود . داستان ها و پیچ و خم هایی که آروم آروم باز می شوند چیزهای پیچیده ای که راحت حل می شوند رابطه هایی که به بازسازی نیاز دارند خیلی لطیف و آروم و شاید تا حدودی زنونه است . کتاب هدیه دوست عزیزم بود از تازه های نشر نیست . خیلی قبل تر هم خوندمش نمی دونم چرا فراموش کردم خلاصه اش را بذارم .
قسمت های زیبایی از کتاب
در زندگی هر کس چند نفری هستند که برای رد شدن از مرز ذهن ویزا لازم ندارند و خواسته و نخواسته همه جا با او هستند .
خیلی کیف دارد پیدا کردن دوباره ی دوست . به دوباره خواندن یک کتاب محبوب می ماند .
جسارت قد آدم را بلندتر می کند و نفس کشیدن را آسان تر .
رشد کردن درد دارد . خیلی هم درد دارد . آسان که نیست .
آدم ها گاهی بدترین ایرادها را از خودشان می گیرند ولی تحمل شنیدن نصف آن را از زبان دیگران ندارند .
دوستی عمیق هم تاریخ مصرف دارد و آخر سر تنها خواهی ماند و تا حد دق کردن غصه خواهی خورد و باید قال قضیه را برای همیشه بکنی .
کسی که حدس می زند بیشتر از کسی که می داند عذاب می کشد .
وقتی آدم یک رابطه ی درست و حسابی را تجربه می کند بدل بودن بقیه را زود تشخیص می دهد . دیگر کلاه سرش نمی رود . یعنی زندگی نمی تواند گولش بزند .
برچسب : پایان, نویسنده : bestbooksa بازدید : 198