تخت بخواب
حسین یعقوبی
انتشارات چشمه
سال نشر : 1395
امیرعباس پسر جوانی است که رویای نویسنده شدن دارد از طریق یکی از دوستان در اداره ای در تهران استخدام شده و قرار است در اوقات فراغت به فکر نوشتن شاهکار ادبی اش باشد هر چند موضوعی پیدا نمی کند . او با وسوساس به حرف های آدم ها همسایه ها و همکارها گوش می دهد اما هیچ موضوعی جدید نیست .
از آقای یعقوبی کلا دو تا کتاب معرفی کردم تا حالا یک رمان و یک مجموعه داستان و اتفاقا توی تازه های نشر چشمم به دو تا کتاب دیگه ازشون خورد یک رمان و یک مجموعه داستان . رمان قبلی امشب نه شهرزاد بود که نسبتا دوسش داشتم این رمان جدید خیلی برام متوسط بود . راستش موضوعش به نظرم زیادی نخ نماس دنبال موضوع بودن توصیف اداره و همسایه ها منم کلا آدم اهل طنزی نیستم آخه ولی می گم متوسط چون همینایی را که می خواسته بگه خوب در آورده حالت روال کسالت و متفاوت بودن خوب جمع کرده کنار هم و طنزشم توی ذوق نمی زنه .
قسمت های زیبایی از کتاب
از قدیم گفتن کاری رو که نمی تونی انجام بدی آموزش بده .
این همه کتاب تو دنیا نوشته شده ، مگه مردم همه ش رو خونده ن که احتیاج باشه تو کتاب جدید بنویسی ؟
مردا عین همه ن . خدا فقط برای این قیافه هاشون را متفاوت خلق کرده که زن ها بتونن اونا رو از هم تشخیص بدن .