دریغ از رو به رو
محمد محمدعلی
انتشارات کاروان
سال نشر:۱۳۸۵
عکاسی: مرد عکسی می خواهد با چشم های سالم .
پرمایه در مهتاب: کارگر نانوایی که تابلو می کشد.
رسول مرگ: وجیهه عشق دیرینه مرد نانوا همسر مرد پولداری شده.
صادق ببو و خلیف برقی: مرد در نانوایی خمیری درست می کند.
چاله و چنبر:کارگر نانوایی و نیش مار .
اجیر: مرد خواهرش را به همسری صاحب کارش میدهد.
خورشیدهای سنگین: مرد کارگر جدیدی برای ساختمانش می اکرد.
جانشین: پسرک افغان که کارهیا منزل کارگرها را می کند .
نخل و باران: خشک سالی و نبود باران .
کوتاه و عاشقانه.... بشود یا نشود: زنی که مردش او را رها کرده .
ماده سالاری و کله هندی: پسرکی که پدرش کفترباز است .
کتاب جدیدی نیست اما وقتی داشتم کتاب جدید آقای محمدعلی را معرفی می کردم و چشمم به این کتابشونم خورد گفتم بد نیست معرفیش کنم . داستان هاش در مورد طبقه کارگره در مجموع کتاب بدی نیست خیلی خارق العاده نیست اما واقعا عیب خاصی هم نداره دل نشینه .
قسمت های زیبایی از کتاب
خستگی روی خستگی و بعد درد کهنه مفاصل.... آیا زندگی همه اش کار کردن و جان کندن بود؟
تو نمی دانی در این حادثه چه کسی مقصر است . آن دزد عشق زیبا یا آن گنجشک نر شیدا ؟ یا اشتاه خودت که چشم و گوش بسته عاشق یک چنین گنجشک بی عاطفه ای شدی...
برچسب : نویسنده : bestbooksa بازدید : 180