بگو آ روایت یک شغل
انتشارات همشهری
سال نشر : 1391
مورتالیته و جیغ سیاه ( پزشک متخصص زنان و زایمان ) : از دوران رزیدنتی ، سخت گیری سال بالایی ها و دشواری های پزشک بودن برای یک مادر می گوید .
کوک ( خیاط ) : سحر رفته تا در مزونی خیاط شود و شاهد آدم های مختلف با ادعاهای مختلف است مثل نامزدی ای که به هم می خورد .
بارون دکل نشین ( مهندس برق قدرت ) : در مورد سختی های مهندسان برق قدرت توی بیابون می گه ، حجم زیاد کارها نزدیک شب عید و ... .
دور دو فرمان ( معلم رانندگی ) : زن معلم رانندگی است و شاگردهای مختلفی دارد مثل خانم مسنی که می خواهد تا دم مدرسه نوه اش برود و او را ببیند .
کتاب شلوار جین نیست ( کتابفروش ) : تجربیات کار در کتاب فروشی و مشتری هایی که به کتاب به چشم کالاهای دیگری نگاه می کنند.
خون بازی ( دبیر سرویس حوادث ) : دبیر سرویس حوادث و اتفاقات متفاوتی از صحنه های جنایت . مثلا یک بار شاکی ها دور او جمع می شوند و معتقدند که هم دست متهم است .
جایی برای نماندن ( کارمند هتل ) : تجربیات کارمندان هتل با مهمانان خارجی .
بگو آآآ ( رزیدنت کودکان ) : دکتر اطفال و سختی های این کار ، بچه های بدسرپرست ، بچه ها با مریضی های سخت و ...
یه پر مگس آبی بزن (چاپچی ) : طراح گرافیک و رمز موفقیت در بین کارگران چاپخانه .
پیرمردها بگویند سوسن ( دندان پزشک ) : مادربزرگ وقتی هنوز دانشجوست به او می گوید دندان مصنوعی خیل مهم است .
چگونه گذراندید ( معلم انشا ) : خانمی که معلم انشای مدرسه فرزانگان بوده .
اسکلت دزدها سگ ها و باران ( نگهبان کارگاه ساختمانی ) : نگهبان ساختمان گاهی تنها در بیابان اما گاهی هم در شهر کنار همسایه ها .
اسکوپ های خوشحالی ( بستنی فروش ) : بستنی فروشی هم اصول خودش را داره و مشتری های خاصشو .
هات پکی برای شانه ها ( فیزیوتراپ ) : فیزیوتراپی و مریض هایی با دنگ و فنگ های مختلف.
اوسکیدان ( فروشنده لوازم آرایشی ) : یک فروشنده لوازم آرایش که اتفاقا اهل کتاب نیز هست .
طاووس کشان ( معلم نقاشی کودکان ) : دنیای زیبایی کودکان هنگام نقاشی .
مجله همشهری قسمتی به اسم روایت یک شغل داشته که مردم خاطرات کاریشون را براش می فرستادن و چاپ می کرده حالا اومده این قسمت را کنار هم قرار داده و به صورت یک کتاب راهی بازار کرده . من به شدت لذت بردم . خیلی زیبا بود تکراری نبود واقعا ادم یک شناختی روی شغل های مختلف به دست می آورد و اینکه بعضی ها چه قشنگ به زمان دور و برشون نگاه می کنند و ساده و زیبا اتفاقات را ثبت می کنند . خلاصه خیلی قشنگه .
برچسب : نویسنده : bestbooksa بازدید : 193