مراثی یک روایت ساده / مرشدی

ساخت وبلاگ

مراثی یک روایت ساده

بهاءالدین مرشدی

 

انتشارات نقد افکار

سال نشر : 1391

ما تاسف آوریم ماریتا : عشقی به دست نیامده .

کابوس مرد چاق با سس قرمز فر اوان : ماری یتا مرد چاق را دوست نداشت .

تمام استکان های به ریخته از جنگ بعد از ظهر : محکوم شدن بدون دانستن .

به من سلام نکردی : انتقام عشق .

مرده ها بعد از زنده ها می میرند : مرده هایی که نمی میرند .

لعنت از دهان سگ : سگ دو زدن های زندگی .

مراثی یک روایت ساده : ماری یتا همیشه محکوم است .

ماری یتای کوچک مرده : مادری که دخترش را کشت .

کدام دختر است که به باد شو می کند : ماریتای محکوم که سبب برانگیختن عواطف مرد شد .

چند داستان کوتاه همه برای ماری یتا زن دختر جوان دختر کوچک موجود مونثی همیشه محکوم در هر جایگاهی که هست همیشه ماری یتا محکوم است . این دفعه دیگه خیلی فرق کرده تمام داستان ها یک جور حالت های شعر مانند داره و به نظرم بهتر از دو تا کتاب قبلیشون هست حداقل حالت شاعرانه اش را می پسندم ولی جدا سه تا کتاب را بخونید خیلی سخت متوجه بشید نویسنده یک نفره بس که تغییر سبک داده .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

آه ماری یتا کاش مادر دخترم بودی . کاش مادر دخترم بودی تا او از من نمی پرسید که چرا پس از هشت سال او را به دنیا نمی آورم .

 

تمام لحظه های محکوم شدنم را به خاطر می سپارم . من محکوم شدم بدون این که چیزی بدانم .

 

کدام روز ؟ کدام ساعت مرا فراموش کردی ؟ آن روز را می کشم .

معرفی کتاب...
ما را در سایت معرفی کتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bestbooksa بازدید : 203 تاريخ : سه شنبه 7 دی 1395 ساعت: 16:34