حکایت سلسله پشت کمانان
رضا جولایی
انتشارات گسترش فرهنگ
سال نشر : 1362
حکایت سلسله پشت کمانان: افراد یک خاندان در گذشت زمان
سوگنامه فتح پاسکیویچ : عروسی در زمان جنگ ایران و روس
حدیث سیاهی که بر دار رفت: قحطی شهر فقیرها بابی ها..
دست لاف: روزگار ظلم ظل السلطان و جانشینانش قحطی وبا و مردم فقیر
اندر وصف درون خانه : سفر زیارتی
داستان های کوتاه از عهدهای گذشته ظلم حاکمان نادانی مردم سختی روزگار و عوض نشدن هیچ چیز اتفاقات خشن تاریخ دار زدن ادمی گرسنه جای بابی و اتفاقاتی که همین طور تکرار می شوند ....
این کتاب را ایشون در حقیقت توی ذهنشون بوده که تکمیل کنه و به صورت یک رمان درش بیاره ولی هیچ وقت این کار رو نمی کنه و همین مدلی با تیراژ محدود چاپش می کنه اما آقای دولت آبادی خیلی تشویقشون می کنه و بهش امید می ده که دنبال این کار رو سفت بگیر .
کتاب قشنگیه خیال آمیز و قوی خصوصا وقتی فکر کنی اولین کتاب فرد بوده ولی یک مقدار حال و هواش دیگه تکراریه امیدوارم قصه های بعدی موضوعش متفاوت باشه .
قسمت های زیبایی از کتاب
زندگی هر آدم کتابی است خواندنی برای خودش . اما چهل سال صبح بلند شدن و به سر کار رفتن و دوباره عصر برگشتن و رتبه گرفتن هر چند سال و تحلیل رفتن و پیر شدن.... مردی می خواهد . مردی می خواهد که سال ها بدوی و ببینی هیچ نکرده یی . سال ها روز و شب کنی و به کار جهان برنخورد که تو هستی یا نیستی و خودت هم این را بدانی اما چه کنی این لقمه نان را.... تو که ارباب و آقا نیستی ....
زیبایی چشم هایش همه از آن بود که مادر بود و طفلی داشت .
معرفی کتاب...برچسب : نویسنده : bestbooksa بازدید : 206