وزارت والاترین سعادت/روی

آرونداتی روی

مخمدمهدی قاسملو 

انتشارات کوله پشتی

سال نشر: ۱۳۹۶

داستان با زندگی انجم شروع می شه یک انسان دو جنسیتی کسی که جسما بیشتر مرده ولی تمایلات زنانه شدیدی داره خانواده اش اونو ترد نمی کنن دوسش دارن باهاش مدارا می کنن ولی اون خودش می فهمه باید بره نهایتا خونه را ترک می کنه و به خونه ای که مخصوص این افراد هست که بهشون هجرا می گن در ادامه شاهد زندگی سخت و نبردهای درونی او هستیم و بعد افراد دیگه ای هم وارد داستان می شن کسایی که به خاطر طبقه اجتماعیشون مذهبشون یا نژادشون جز اقلیت جامعه هستند و محرومیت ها و سختی هایی که برای این امر تحمل می کنند .

خوب تازه های نشر را تازه گذاشته بودم کنار و البته دو تا کتاب توی لیستم باقی مونده بود یکیش این کتاب بود که خوب گفتم حالا که اومده دستم بذار همین حالا معرفیش کنم . از این نویسنده قبلا کتاب خدای چیزهای کوچک را معرفی کرده بودم و خیلی قشنگ بود این کتاب هم موضوع غمگین و جالبی داره نامزد جایزه بوکر هم بوده اما به نظر من در کل متوسطه چون تا اواسط داستان جوری جلو می ره که حس می کنید مبحث اصلی انجم و مشکلات دوجنسیتی اون هست و از نیمه به بعد یک دفعه ادمای دیگه هم وارد می شن و متوجه می شین نه موضوع عذاب تمام اقلیت هاس خوب راستش وسط داستان دیره برای این تغییر و به نظرم این خط موازی را باید زودتر شروع می کرد .

قسمت های زیبایی از کتاب

ما کارهای وحشتناکی در حق هم می کنیم . به همدیگر خیانت می کنیم همدیگر را مجروح می کنیم و می کشیم اما همدیگر را خوب درک می کنیم .

سعی کرد بعضی چیزها را فراموش کند. بعضی چیزهای خاص که می دانست اما کاش نمی دانست .