دختر لوتی/عباسی

ساخت وبلاگ
دختر لوتی

شهریارعباسی

انتشارات مروارید

سال نشر: ۱۳۹۳

 راوی دبیر فیزیکی است که در زمان جنگ به شهر پل دختر فرستاده شده روزهای جنگ درس روحیه مردم و در این بین همسایه های مرد از عشایری هستند که به آنها لوتی می گویند و مردم چندان از آنها خوششان نمی آید ولی مرد به نوعی به سمت این خانواده کشیده می شود و متوجه می شود مادربزرگ خودش هم لوتی بوده و تصمیم می گیرد او را پیدا کند . 

یک جور ترکیبی از داستان جنگی در کنارگشتن به دنبال هویته خیلی ها رفتن جبهه تا هویتشون را پیدا کنند و اینکه گاهی عین یه نیازی توی وجود ما هست که ناخودآگاهه. به نظرم معمولی بود خیلی دوستش نداشتم انگار می خواد از هویت بگه ولی چهارچوب داستان حالا خیلی هم رو این قضیه نیست پایانشم دوست نداشتم چی شد؟ این کتاب برگزیده جایزه گلشیری هم بوده البته و خود آقای عباسی هم در دوره های بعد جز هیئت علمی جشنواره شدند .

قسمت های زیبایی از کتاب

شاید علاقه ی انسان ها به خواندن سرگذشت دیگران برای یافتن پیوندی با آن ها یا پیدا کردن گم شده ای از خویش است . گویی همه ی ما گم شده ای داریم و می خواهیم پیدایش کنیم.

قدیمی ها اعتقاد دارند این پل را پسر و دختری که دو طرف این کوه زندگی می کرده اند ساخته اند تا به هم برسند.قدیمی به اینجا می گویند کر دختر یعنی پسر و دختر .

گفتم : شنیده ام ساز هم می زنید .

سرفه کرد سیگارش را در زیرسیگاری خاموش کرد و گفت: قبل از انقلاب بله! اما حالا دیگر نه.

گفتم :چرا؟ ساز زدن که بد نیست .

گفت : اینجا شهر کوچکی است آقای دبیر. وقای چیزی تغییر می کند خیلی تند تغییر می کند.

انسان وقتی در بطن خطر قرار می گیرد حساسیتش به موضوع کم می شود . به خصوص که خطر چند بار تکرار شود . آن وقت خطر جزیی از زندگی می شود.

مردم دنیا دو دسته اند. یا اصفهانی هستند یا اصفهانی نیستند.

+نوشته شده در سه شنبه یکم اسفند ۱۳۹۶ساعت 15:38 توسط فرانک |

معرفی کتاب...
ما را در سایت معرفی کتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bestbooksa بازدید : 191 تاريخ : چهارشنبه 2 اسفند 1396 ساعت: 14:37